تهران
کد خبر:40155
پ

سایه جنگ غزه بر ارتباط مصر و اسرائیل

مصر در کنار اسرائیل ذخایر استراتژیک آمریکا  و اروپا محسوب  می شود و نقش مهمی هم در موازنه قوا و حفظ صلح  و برقراری امنیت ایفا کرده است.

به گزارش مدار شرقی، داوود احمدزاده کارشناس مسائل غرب آسیا در مقاله ای در خصوص عوامل تاثیر گذار بر روابط مصر و اسرائیل نوشت: روابط در حوزه کشورهای عربی شمال آفریقا  برای مدت ها تابعی از روابط  پر فراز و نشیب  مصر و اسرائیل بوده است . در این میان روابط این دو قدرت منطقه ای  پس از عقد قرار کمپ دیوید  ( ۱۹۸۱) خروج کامل  قاهره از جرگه کشورهای دشمن اسرائیل، بر روابط ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک کشورهای خارج از حوزه عربی  به ویژه آسیای غربی  نیز تاثیر داشته است.

مصری که در دوره ناصر  داعیه دار رهبری دنیای عرب  با تکیه بر ناسیونالیسم سوسیالیسم  بود.  در زمان انور سادات قبح روابط  کشورهای عربی با اسراییل شکست  وبا فراموشی  مساله فلسطین به عنوان خواست اصلی دنیای  جهان اسلام مسیر  همراهی و همگامی با آمریکا و اسرائیل در منطقه  را در پیش گرفت .

در دوره  حکومت  مبارک نیز مصر به عنوان میانجی  روند سازش  ونیز  صلح  با تلاویو را ادامه داد. مبارک  به عنوان عنصری از نهاد نظامی  سرزمین فراعنه  نقش بسیار اساسی  در مذاکرات صلح و سازش میان اعراب و اسرائیل به ویژه  فلسطین برعهده داشت .

بنابراین  برای مدت ها ،مصر در کنار اسرائیل ذخایر استراتژیک آمریکا  و اروپا محسوب  می شود و نقش مهمی هم در موازنه قوا و حفظ صلح  و برقراری امنیت ایفا کرده است.

بنابراین افول قدرت مصر با وقوع انقلاب ناکام مصر در ۲۰۱۱ وبقدرت رسیدن اسلامگرایان به رهبری محمد المرسی  از  جنبش اخوان المسلمین در پی آن بروز  برخی بی ثباتی ها و تغییر در اولویت های سیاست خارجی مصر زنگ خطر  را برای منافع  اسرائیل و آمریکا در منطقه  به صدا در آورد.

با بازگشت مجدد نظامیان به قدرت به رهبری السیسی و تاکید وی بر نقش تاریخی مصر برای ایفای  نقش میانجی صلح از طریق بهبود کامل مناسبات با کشورهای محافظه کار عرب  و اسرائیل و غرب مسیر  هموار تری برای گذر از شرایط منازعه  به روند صلح  بوجود آمد .

آنچه این نقش مصر در منطقه پررنگ تر ساخته  وقوع  حملات  ۷اکتبر  از سوی حماس وجهاد اسلامی به  شهرک اسرائیلی  و وقوع جنگ فراگیر در منطقه است .

شکست  تز بازدارندگی اسرائیل در پی حملات غافلگیرانه سازمان اطلاعاتی و امنیتی این رژیم  باعث حمله گسترده نظامی  به نوار غزه شد . از همان بدو وقوع  جنگ  برخی از کشورهای عربی نظیر مصر، قطر و حتی اردن  تلاش کردند با ایجاد بستر لازم برای مذاکره و گفتگوی مستقیم میان نمایندگان سیاسی حماس واسرائیل  از گسترش جنگ و تطویل بحران در منطقه جلوگیری کنند .

مصر  به دلیل نقش پررنگ  قطریها در ایفای نقش میانجی میان حماس و اسرائیل  با توجه به نوع ارتباط  رهبران اخوان المسلمین  و جایگاه  این کشور جزیره ای نزد آمریکا  همواره به رغم تلاش ها  در این زمینه نقش برجسته ای نداشته است.

ولی از زمان قطعی شدن حمله قریب الوقوع حمله  اسرائیل به  رفح  و کنترل  مسیر میان  غزه و مصر (  فیلاد لفیا)  دغدغه های امنیتی مصر برای ایفای نقش پررنگ تر  و به خطر  افتادن  امنیت ملی مصر دوچندان  گردیده است.

ترس مصریها از  سرازیر شدن آوارگان  فلسطینی در رفح به صحرای سینا  و حضور دائمی آنان  در این منطقه حساس شرایط به حدی برای دولتمردان نظامی مصر  بحرانی کرده که مصریها علنا  به تهدید نظامی و سیاسی تلاویو روی آوردند خروج از پیمان استراتژیک کمپ دیوید یکی از تبعات هرگونه  ماجراجویی جدید  نظامی اسرائیل اعلام نمودند.

مصر به چند دلیل از ساکنان غزه میزبانی نمی‌کند: ۱- این کشور می‌داند که اسرائیل در پی ویرانی کامل غزه است تا آن را به منطقه غیرقابل سکونت تبدیل کند. گسترش جنگ از شمال به جنوب غزه این مدعا را تایید می‌کند. در این صورت در نظر قاهره تقلا برای ماندن در غزه شاید اسراییل را از کشتار غیرنظامیان و نابودی کامل این منطقه دور نگه دارد.

۲- قاهره می‌داند که اگر ساکنان غزه با ویرانی این منطقه وارد شبه‌جزیره سینا شوند، امکان برگشت‌شان وجود ندارد؛ چون فلسطینی‌ها وقتی به کشورهای اردن، لبنان و سوریه پناه بردند، برنگشتند. در این صورت، رسیده‌گی به چند میلیون پناهنده دشواری‌های ویژه خود را دارد.

۳- مصر هراس از این دارد که مبادا جوانان آواره فلسطینی به نیروهای تندرو بپیوندند و امنیت این کشور را به خطر اندازند. این نگرانی‌ را وضعیت آواره‌گان فلسطینی در سایر کشورهای عرب تایید می‌کند. فلسطینی‌ها به هر کشوری که پناه گرفته‌اند، آرام ننشسته‌اند و به تحرکاتی دست زده‌اند که کشور میزبان نمی‌خواسته است

مصر  در سالهای اخیر به دلیل اقتصاد رنجور خویش وابستگی  تام به دلارهای نفتی  اهدایی عربستان و امارات در ایفای نقش مستقل و  پر رنگ در حل وفصل منازعات منطقه ای  عاجز بوده طوری که برخی  سیاست خارجی مصر را تابعی از سیاست خارجی و منطقه ای  عربستان  ارزیابی می کنند.

این در حالی است برعکس کشوری چون قطر در سال های اخیر  نقش متمایز ی را نسبت به مصر در قالب نقش میانجی در منازعات منطقه ای و گفتگو های  صلح ایفا کرده است گستردگی حوادث در پهنه جغرافیایی منطقه ای نشان دهنده بلند پروازی های قطر از سودان تا سومالی  ونیز سوریه ، اخیر نیز نوار غزه  به عنوان بارترین  صحنه برای نقش ایفای  قطر هست.

در بحران نوار غزه  نیز نوع ارتباط قطریها با حماس  و حضور رهبران سیاسی آن در دوحه نقش این کشور ذره ای  پررنگ تر از مصر ساخته بود . اگر اغراق نباشد  قطر با قدرت نرم و رویه های  دیپلماتیک  با چراغ سبز آمریکایی ها و اروپا  در مذاکرات هرچند ناکام صلح میان اسرائیل و حماس نقش بارزتری داشته و به نوعی همه راه ها  به دوحه ختم شده است.

با این وجود ، نتانیاهو  نخست وزیر راست گرایی افراطی  اسرائیل دل خوشی  از قطریها ندارد. مرجعیت رسانه ای چون الجزیر در انعکاس  واقعیت خونبار غزه  و کمک های مالی  قطر به حماس  به دلیل اشتراکات دینی  باعث شده  اسرائیل مصریها جایگزینی بهتر از قطر  در امر میانجی گر  با حماس  تصور کنند . مصر قراردادهای امنیتی  و همکاریهای اطلاعاتی گسترده با اسرائیل دارد  و هنوز با وجود  جنگ نوار غزه  و بروز برخی اختلاف ها  در چگونگی کنترل باریکه غزه و آینده سیاسی آن  می تواند با مصریها در این حوزه همکاری داشته باشد .

ولی نکته نگران کننده  برای مصر در شرایط موجود اصرار  اسرائیل بر تداوم حمله به رفح  وترس از ورود اجباری آوارگان فلسطینی به صحرای سینا هست.  دولت فتاح السیسی دلواپس مساله فلسطین نیست، ولی فشار افکار عامه که معطوف به حمایت از فلسطینی‌هاست، آن را ناگزیر می‌سازد. لحن مقام‌های مصر تا این دم متمایل به حمایت از موضع فلسطینی‌هاست. در چنین شرایطی  مصر  فشارهای سیاسی خود را برای جلوگیری اشغال کامل رفح  بکار خواهد گرفت.

حاکمان نظامی سرزمین فراعنه از یک طرف نگران افکار عمومی در داخل و تداوم چرخه خشونت ساختاری  بر علیه کودکان و زنان فلسطینی هستند که می تواند  ضمن رادیکالیزه شدن فضای داخلی مصر م به شکاف بیشتر سیاسی و اجتماعی  بیانجامد.

چراکه  اخوان المسلمین مصر می تواند  از این شرایط برای بازیافت مجدد قدرت در مصر ومنطقه استفاده کند.

بنابراین حاکمان مصری  هم در داخل وخارج تحت فشار  این منازعه  هستند.  مصر آرمان فلسطین را یک موضوع امنیت ملی می‌داند. به این ترتیب، همه از همان ابتدا نه تنها برای مهار وضعیت جنگی، ‎آتش و بس و افزایش کمک‌ها، بلکه برای تاکید بر اصولی که از جمله  مجازات دسته‌ جمعی، آوارگی اجباری و قتل غیر نظامیان اقدام کرده است.

مصر  در اصول سیاست خارجی خود به همراه برخی از کشورهای از تشکیل دو دولت  حمایت می کند با توجه به رای جدید مجمع عمومی سازمان ملل متحد  در ایجاد بستر لازم برای عضویت کامل  فلسطین در این نهاد بین المللی به تلاش های  در این  راستا ادامه خواهد داد.

چگونگی حل و فصل موضوع غزه به عنوان عامل امنیتی برای مصر در نوع نگاه به آینده روابط با اسرائیل  بسیار مهم و تعیین کننده است.  مصر واقف  سیاست های افراطی نخست وزیر  اسرائیل  حتی موجب  موضع گیری حامیان اصلی آن چون آمریکا و برخی کشورهای  اروپایی شده است و اسرائیل بدون حمایت کامل آمریکا توان پیشبرد اهداف جنگی خود را  در نوار غزه و مناطق اشغالی نخواهد یافت.

بنابراین  تلاش مصر برای هماهنگی کامل با شرکای عرب خویش نظیر عربستان سعودی و امارات  در اتخاذ سیاست واحد در قبال موضوع فلسطین بیشتر خواهد شد.  مصر تضعیف موضع جریان افراطی راست گرایی اسرائیل به رهبری  نتانیاهو را به نفع خود می بینند.  بنابراین در تلاش هست ضمن حفظ قراردادهای صلح و همکاری امنیتی با تلاویو  در آینده پسا جنگ غزه شرایط جدیدی به نفع خویش رقم زند.

به نظر می رسد آمریکا و اروپا  نیز از بازیابی مجدد نقش مصر در موضوع فلسطین و پایان جنگ در غزه هم داستان هستند  و این امر می تواند به تقویت  نفوذ منطقه ای قاهره کمک کند.

منبع: موسسه مطالعاتی صلح

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید