تهران
کد خبر:40333
پ

ضرورت پیوستن به شبکه ترانزیت بین المللی برای تقویت دیپلماسی

از جمله مزایای تقویت ترانزیت برای ایران، افزایش درآمدهای تجاری، ارتقای زیرساخت های اقتصادی کشور، کاهش اثرات تحریمی و افزایش نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در معادلات استراتژیک بین المللی است.

به گزارش مدار شرقی: دکتر مصطفی زندیه کارشناس امور بین الملل در یادداشتی در خصوص پتانسیل های اقتصادی در مرزهای مشترک با ایران نوشت:  ایران در مسیر اصلی راه گذرهای شمال- جنوب و شرق- غرب نیز واقع است و بهترین راه اتصال جنوب غربی آسیا، شبه قاره و حوزه خلیج فارس به آسیای مرکزی، قفقاز، شمال اروپا و اسکاندیناوی از طریق راه گذر شمال- جنوب است. این موقعیت ویژه جغرافیایی، بهره برداری از منافع حمل و نقل منطقه‌ای و جهانی را با توجه به راه گذرهای بین المللی ضروری می‌سازد.

از جمله مزایای تقویت ترانزیت برای ایران، افزایش درآمدهای تجاری، ارتقای زیرساخت های اقتصادی کشور، کاهش اثرات تحریمی و افزایش نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در معادلات استراتژیک بین المللی است.

از سوی دیگر تکمیل کریدور شمال – جنوب،  کاهش ترافیک جاده‌ای،  توسعه اقتصادی منطقه و حفاظت از محیط زیست از دلائل اهمیت راه‌آهن رشت – کاسپین است که طی روزهای گذشته مورد بهره برداری قرار گرفت.

در همین راستا، انتظاراتی نیز برای استفاده از این ظرفیت وجود دارد،  با توجه به موقعیت استراتژیک این راه‌آهن، لازم است برنامه‌ریزی‌های دقیقی برای ترانزیت کالا از طریق این مسیر انجام شود تا از ظرفیت‌های آن به نحو احسن استفاده شود، از جمله مزایای این خط آهن و حمل و نقل ریلی، ایمنی بالا، ظرفیت بالا برای جابه‌جایی بار، مصرف سوخت کمتر و آلودگی کمتر است، در مجموع، راه‌آهن رشت – کاسپین به عنوان یکی از مهم‌ترین پروژه‌های ریلی کشور، نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، رونق گردشگری، حفظ محیط زیست و تکمیل کریدور شمال – جنوب خواهد داشت.

راه گذرهای عبوری از ایران :

اصولا راه گذر (یا همان کریدور) در ادبیات صنعت حمل و نقل به راهرو یا دالانی گفته می‌شود که برای حمل و نقل مورد بهره برداری قرار می‌گیرد، در هر رهگذری می‌توان از شیوه‌های مختلف حمل و نقل (ریلی، جاده‌ای و دریایی) آبراه‌ها و خطوط انتقال انرژی، نفت و گاز استفاده کرد. به طور کلی راه گذرهای عبوری از ایران را می‌توان به دو دسته راه گذرهای ترانزیتی شمال- جنوب و راه گذرهای شرق- غرب تقسیم کرد:

راه گذر شمال – جنوب در شهریور ماه ۱۳۷۹ توسط سه کشور ایران، روسیه و هند به منظور بهبود مناسبات تجاری و گسترش همکاری‌های حمل و نقلی بین اعضای تشکیل شد و با پذیرش ۱۱ عضو جدید از جمله: آذربایجان، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکیه، اوکراین، بلاروس، عمان، سوریه و بلغارستان به کار خود ادامه داد.

از این رو، این راه گذر به منظور افزایش دسترسی طرف‌های متعهد به بازارهای جهانی، از طریق تسهیلات حمل و نقل ریلی، جاده‌ای، دریایی، رودخانه‌ای و هوایی، اقیانوس هند و خلیج فارس را از طریق ایران به دریای خزر و سپس، از طریق روسیه به سن پترزبورگ و اروپا متصل می‌کند.( اتصال راه‌آهن رشت – کاسپین به منطقه آزاد انزلی، می‌تواند به توسعه فعالیت‌های تجاری و اقتصادی در این منطقه کمک کرده و از سوی دیگر با احداث این راه‌آهن، امکان صادرات کالا به کشورهای اوراسیا به طور آسان‌تر فراهم خواهد شد.)

راه گذر شرق- غرب که همان جاده باستانی ابریشم است می‌تواند در مبادلات کالایی کشورهای چین و آسیای مرکزی در شرق و شمال شرقی از طریق ایران به کشورهای حوزه قفقاز، آسیای غربی و حوزه دریای مدیترانه نقش‌آفرینی کند.

این نکات نیز قابل بررسی است:

-وجود راه گذرهای متعدد شرقی- غربی سبب شده است تا ایران برای جذب سهم کالای ترانزیتی از این راه گذرها با سایر کشورها رقابت داشته باشد.

این درحالی است که مزیت اصلی ایران در راه گذر  شمال- جنوب نسبت به سایر راه گذرهای عبوری از خاک ایران بیشتر است؛ چرا که برای شاخه شرقی این راه گذر مسیر رقیبی وجود ندارد و در شاخه غربی نیز زمان و هزینه عبور کالا از خاک ایران نسبت به مسیرهای موازی (مسیر دریایی کانال سوئز) ۳۰ تا ۴۰ درصد ارزان‌تر است.

-به واسطه فعال سازی راه گذر ترانزیتی شمال – جنوب در«شاخه غربی»، کشورهای جنوب و جنوب شرقی آسیا به روسیه، اروپا و کشورهای حوزه قفقاز و در«شاخه شرقی» کشورهای حوزه اوراسیا به آب‌های آزاد،کشورهای حوزه خلیج فارس و قاره آفریقا اتصال پیدا می‌کنند.

شاخه شرقی این راه گذر دور که از ایران می‌گذرد، هیچ مسیر موازی ندارد و تنها راه اتصال کشورهای محصور در خشکی حوزه اورآسیا به آب‌های آزاد، عبور از این شاخه راه گذر شمال- جنوب (محور ریلی چابهار – سرخس) است.

– از سوی دیگر از در چشم انداز تحولات اقتصادی، منطقه خلیج فارس به موجب ذخایر انرژی نفت و گاز و البته موقعیت جغرافیایی آن، در ایجاد دسترسی به آفریقا و آسیای شرقی در امتداد غرب به شرق و در محور شمال به جنوب با متصل کردن آسیای مرکزی، قفقاز و حوزه کاسپین به اقیانوس هند، یک منطقه گریزناپذیر در هرگونه نظم بین المللی است.

در اثر تحولات بنیادینی که طی یک دهه گذشته در منطقه خلیج فارس ایجاد شده است، کشورهای عربی این منطقه، از یک سو، در حال تلاش برای حفظ حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس به منظور تداوم بهره برداری امنیتی از قدرت نفوذ این کشور بوده و درعین حال با هدف بهره برداری از شکاف میان دو قدرت آمریکا و چین، از توازن میان آن دو کشور نیز هم زمان حمایت می کنند.

از سوی دیگر، جهت گیری سیاست های اقتصادی این کشورها به واسطه عصر پساصنعتی و کنار رفتن الگوهای پیشین مبتنی بر مرکز-پیرامون، جایگزینی تجارت کالا با تجارت خدمات و ضرورت رهایی از اقتصادهای تک محصولی متکی به نفت در عصر انقلاب چهارم صنعتی، دچار تغییر شده است.

افزایش چشمگیر سرمایه گذاری در زمینه های نوین مانند هوش مصنوعی، انرژی های پاک و روباتیک، نه تنها وابستگی این کشورها به نفت و درآمدهای حاصل از آن را کاهش داده بلکه فراتر از آن، این کشورها را به بازیگرانی در حال ظهور در عرصه های نوین تکنولوژی تبدیل کرده است.

در همین حال، رشد فزاینده راه گذرهای تجاری و نقش کشورهای منطقه خلیج فارس در توسعه این گذرگاه های دریایی و قاره ای، رقابت قابل توجهی میان کشورهای این منطقه برای تدارک جایگاهی شایسته تر در نظم جهانی پیش رو را شکل داده است.

با توجه به اینکه گسترش راه گذرها یکی از الزامات توسعه زنجیره های تامین بین المللی است، دولت های منطقه خلیج فارس باید راهی برای مذاکرات پیوسته به منظور اعتمادسازی و مشارکت با یکدیگر بیابند.

علیرغم اینکه این راه گذرها ، گاهی به منزله تلاش برای تنزل مزیت جغرافیایی ایران درنظرگرفته شده اند، اما این هم واقعیت دارد که راه گذرهای یادشده، به طور بالقوه قادرند ظرفیت های ایران را برای بهره مندی از شکوفایی لجستیک خلیج فارس و فراسوی آن محقق کنند.

نویسنده: مصطفی زندیه، تحلیل گر ارشد روابط بین الملل

منبع: مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید